زبان پریشی (آفازی) یک اختلال زبانی عصب زاد اکتسابی ناشی از آسیب به مغز، معمولا نیمکره چپ است که کارکرد اجزاء هسته ای شبکه زبانی را متأثر می سازد.
زبان پریشی چهار حیطه عملکرد زبانی را به درجات مختلفی درگیر می سازد:
- بیان زبان شفاهی؛
- بیان نوشتاری؛
- درک زبان شفاهی؛
- درک خواندن.
زبان پریشی می تواند به دنبال بیماری های تحلیل برنده عصبی (نورودژنراتیو) نیز ایجاد شود. برای مثال، زبان پریشی پشرونده اولیه زیرنوعی از دمانس پیشانی-گیجگاهی (فرونتوتمپورال) است که منجر به آسیب پیشرونده توانایی های زبانی بیمار می شود.
زبان پریشی اغلب با دو اصطلاح کلی زیر تعریف می شود:
- زبان پریشی ناروان؛
- زبان پریشی روان.
این نام گذاری بر اساس طول گفته و مقدار محتوای معنی داری است که بیمار قادر به تولید آنست.
هر کدام از این دو نوع زبان پریشی، بر اساس تفاوت در سایر جنبه های مهارت های زبان درکی و بیانی، دارای زیرانواع مختلفی است.
تظاهر بالینی یک فرد زبان پریش الزاماً با یک نوع اصلی یا یک زیرنوع زبان پریشی انطباق ندارد.
علاوه بر این، تظاهر بالینی زبان پریشی در طول زمان و با بهبود مهارت های ارتباطی بیمار تغییر می کند.
روند بهبود فرد دچار زبان پریشی از بیماری به بیمار دیگر متفاوت است.
پیش بینی کننده ترین شاخص های بهبودی طولانی مدت زبان پریشی عبارتند از:
- شدت زبان پریشی؛
- محل آسیب؛
- اندازه آسیب در مغز.
فاکتورهایی که اثری منفی بر بهبودی فرد دچار زبان پریشی می گذارند عبارتند از:
- افسردگی بعد از سکته مغزی؛
- انزوای اجتماعی بعد از شروع زبان پریشی.
بروز و شیوع زبان پریشی چقدر است؟
بروز زبان پریشی یعنی تعداد بیماران جدید شناسایی شده در طول یک دوره زمانی خاص.
شیوع زبان پریشی یعنی تعداد بیماران زنده دچار زبان پریشی در یک دوره زمانی خاص.
تخمین زده می شود که سالانه تقریباً 100 تا 180 هزار نفر در آمریکا دچار زبان پریشی می شوند.
در همین حال، طبق برآوردهای آماری، حدود 2 تا 4 میلیون فرد دچار زبان پریشی در آمریکا زندگی می کنند.
زبان پریشی می تواند به دنبال موارد زیر ایجاد شود:
- ضربه مغزی (TBI)؛
- تومور مغزی؛
- عفونت مغزی؛
- دمانس؛
- سایر بیماری های تحلیل برنده عصبی (نورودژنراتیو).
با این حال، شایع ترین علت زبان پریشی چیزی نیست به جز سکته مغزی.
طبق مطالعات، تقریباً 25 تا 50 درصد سکته های مغزی منجر به زبان پریشی می شوند و احتمال آن در سالمندان بالاتر است.
حدود 15 درصد افراد زیر 65 سال بعد از نخستین سکته ایسکمیک دچار زبان پریشی می شوند.
این درصد در افراد بالای 85 سال به 43 درصد افزایش می یابد.
حدود 13 تا 19 درصد افراد دچار ضربه به سر زبان پریشی را تجربه می کنند.
بروز زبان پریشی ناشی از تومورهای مغزی اولیه حدود 30 تا 50 درصد است.
علائم و نشانه های زبان پریشی چیست؟
نشانه های زبان پریشی به فاکتورهای زیر بستگی دارد:
- محل آسیب مغزی؛
- وسعت آسیب مغزی؛
- نیازهای محیط ارتباطی.
فرد دچار زبان پریشی می تواند نقایص زیر را داشته باشد:
- نقص در بیان کلامی؛
- نقایص درک شنیداری؛
- نقایص خواندن و نوشتن.
آنومی یا مشکل در به یادآوری کلمات اساساً در همه افراد دچار زبان پریشی دیده می شود.
آلکسی یا مشکلات درک خواندن و آگرافی یا مشکلات نوشتاری می تواند با هم یا به تنهایی در بیماران دچار زبان پریشی وجود داشته باشد.
الگوهای آسیب زبانی می تواند بسته به کاربرد زبان و زمینه زبانی متفاوت باشد.
برای مثال، افرادی که به بیش از یک زبان صحبت می کنند، به حالت های مختلف دچار زبان پریشی می شوند که بستگی دارد به:
- سنی که زبان را فرا گرفته اند؛
- میزان استفاده از هر زبان؛
- میزان تسلط کلی در هر زبان.
علائم و نشانه های رایج می تواند شامل هر یک از موارد زیر باشد:
مشکلات بیان زبان شفاهی شامل:
- مشکل در به یادآوری کلمات (آنومی)؛
- ترکیب کلمات بی معنا و/یا معنادار برای تولید جملات یا عبارات خالی از معنای قابل درک (جارگون)؛
- بیان کلمات جدید بی معنا یا غیرقابل درک برای شنونده (نئولوژیسم)؛
- جانشینی اصوات (برای مثال، «خانه کتاب» به جای «کتابخانه»). این موارد با عنوان پارافازی های واجی شناخته می شود؛
- جانشینی کلمات (برای مثال، «میز» برای «تختخواب»؛ «پرنده» برای «جوجه»). این موارد با عنوان پارافازی های معنایی شناخته می شود.
- حذف کلمات کاربردی (برای مثال، «به» و «از»). این موارد با عنوان گفتار تلگرافی شناخته می شود؛
- عدم آگاهی از خطاها؛
- خطاهای گرامری (دستور زبان)، مانند حذف نشانگرهای گرامری یا کاربرد نابجای آنها؛
- صحبت کردن همراه با مکث یا با تلاش و تقلا؛
- صحبت کردن با تک کلمه ها یا عبارت های کوتاه؛
- خطاهای نحوی، مانند ترتیب نادرست کلمات.
مشکلات درک زبان شفاهی شامل:
- مشکل در درک گفته های شفاهی؛
- نیاز به زمان بیشتر برای درک پیام های شفاهی؛
- مشکل در درک جملات با ساختار گرامری پیچیده (برای مثال، جملات مجهول)؛
- مشکل در درک گفتار طولانی و سریع (برای مثال، برنامه تلویزیونی، مکالمات پیچیده)؛
- مشکل در درک زبان شفاهی عاری از اطلاعات بینایی جانبی (برای مثال، تلفن، رادیو)؛
- مشکل در تفسیر زبان تمثیلی یا کنایه ای (برای مثال، «دیگه آب از سرم گذشته!»؛
- عدم آگاهی از خطاها.
آگرافی یا مشکلات زبان نوشتاری شامل:
- مشکل در نوشتن، تایپ کردن یا کپی کردن حروف، کلمات و جملات؛
- صرفاً نوشتن تک کمله ها؛
- جانشینی حروف یا کلمات نادرست؛
- هجی کردن یا نوشتن هجاها یا کلمات بی معنا؛
- نوشتن جملات با ساختار گرامری یا نحوی نادرست.
آلکسی یا مشکلات درک خواندن شامل:
- مشکل در بازشناسی دیداری کلمات یا درک آنچه نوشته شده؛
- مشکل در تطابق بین اصوات با نویسه ها؛
- تفسیر اشتباه معنای کلمات نوشتاری (برای مثال، تفسیر «چوب» به جای «چای»)؛
- مشکل در خواندن کلمات کاربردی (برای مثال، حروف اضافه، حروف تعریف، ضمایر).
اگر مایل به کسب اطلاعات بیشتر دربارۀ گفتاردرمانی هستید، به سایر پُست های من در «اخبار علمی» مراجعه نمایید.
دکتر مجید اوریادی
دکترای تخصصی گفتاردرمانی