شنبه تا چهارشنبه، ساعت 16 الی 20 Fa / En

تعداد بازدید: 419
زبان : فارسی

توانمندسازی والدین دارای کودک دچار تأخیر رشد زبانی (قسمت چهارم)

توانمندسازی والدین دارای کودک دچار تأخیر رشد زبانی (قسمت چهارم)

تاریخ درج خبر : 1403/5/19
منبع : Elaine Weitzman, It Takes Two to Talk. A Hanen Centre Publication, 5th ed., 2017

در این مطلب، شما با سومین و چهارمین مرحله از مراحل چهارگانۀ برقراری ارتباط در فرزندتان و ویژگی های این مراحل آشنا می شوید. 

 

توانایی ارتباطی هر کودکی به تدریج و با گذشت زمان پیشرفت می کند. سال های اولیۀ پیشرفت ارتباطی را می توان به چهار مرحلۀ اصلی تقسیم کرد:

 

1- کاوش گران نسبت به آنچه احساس می کنند و آنچه در اطراف شان اتفاق می افتد، واکنش نشان می دهند، ولی بدین معنا نیست که برای رسیدن به هدف خاصی در ذهن شان ارتباط برقرار می نمایند.

 

2- پیام رسان ها پیام های خاصی را بدون استفاده از کلمات می فرستند.

 

3- کاربران نخستین کلمات که از کلمات منفرد (یا علائم یا تصاویر) استفاده می کنند.

 

4- ترکیب کننده ها کلمات را در جملات دو کلمه ای یا بیشتر ترکیب می کنند.

 

در این مطلب، شما با سومین و چهارمین مرحله از مراحل چهارگانۀ برقراری ارتباط در فرزندتان و ویژگی های این مراحل آشنا می شوید. 

 

کاربر نخستین کلمات

کاربر نخستین کلمات چگونه خودش را بیان می کند:

وقتی که فرزندتان نخستین کلمه اش را به زبان می آورد، لحظات هیجان انگیزی برای شماست. این لحظه ای است که والدین انتظارش را می کشند، به ویژه اگر رشد زبانی کودک به آهستگی پیش برود.

کاربر نخستین کلمات ممکن است کلماتی را که از شما می شوند، تقلید کند یا ممکن است خودش شروع به استفاده از کلمات کند. او با گفتن یک کلمه در یک زمان شروع می کند.

کودکانی که با نشان دادن یک علامت دستی در یک زمان یا با اشاره کردن به یک تصویر در یک زمان به عنوان بخشی از سیستم ارتباطی مکمل و جایگزین استفاده می کنند نیز کاربران نخستین کلمات به شمار می روند.

نخستین کلمات کودک بیانگر افراد، اشیاء و اعمالی هستند که برایش آشنا بوده و اهمیت دارند، همچون مامان، بابا، به به، هاپو یا بالا.

در کنار این کلمات، کودک همچنان به استفاده از اشارات، صداها و حالات چهره ای برای برقراری ارتباط ادامه می دهد.

به علاوه، کاربر نخستین کلمات ممکن است نخستین کلمه را برای چیزهای خیلی متفاوتی به کار ببرد. برای مثال، از کلمۀ به به برای هر نوع نوشیدنی استفاده می کند. کلمۀ هاپو را برای ارجاع به هر نوع حیوان چهارپایی که دم دارد به کار می برد.

کاربر نخستین کلمات از یک کلمه برای بیان یک پیام کامل استفاده می کند. اگر او به صندلی اشاره کند و بگوید «مامان»، منظورش ممکن است این باشد که «اون صندلی مامانه» یا «مامان، بشین اینجا».

شما می توانید منظور کودک را با نگاه کردن به کل موقعیت و هماهنگ کردن آن با اعمال، آهنگ صدا، اشارات و حالات چهره ای او بفهمید.

نخستین کلمات فرزندتان ممکن است نسخه های ساده شدۀ کلمات واقعی باشند، مانند شی به جای شیر یا بِ به جای بده.

شما به تدریج معنای آنچه فرزندتان می گوید را می فهمید، چون هروقت که او این چیزها را می بیند یا تجربه می کند، به همین صورت از کلمات استفاده می کند.

البته ممکن است فهم بعضی از نخستین کلمات فرزندتان برای شما دشوار باشد. وقتی شما معنای این کلمات را می فهمید، ممکن است این کلمات فقط برای شما قابل فهم باشد.

 

آنچه کاربر نخستین کلمات می فهمد یا درک می کند:

در طول این مرحله، کاربر نخستین کلمات به تدریج درک بیشتری از کلمات پیدا می کند.

هنگامی که شما نام اشیاء و افراد آشنا را به زبان می آورید، فرزندتان می تواند به آنها اشاره کند یا آنها را به شما نشان دهد.

علاوه بر این، او دستورات و عبارات سادۀ شما را درک می کند، مانند «لیوانت رو بگیر» یا «وقت حمومه»، بدون اینکه از اشاره استفاده کنید.

او می تواند به سؤالات بله-یا-خیر جواب دهد، مانند «آب میخوای؟». همچنین، می تواند به سؤالات ساده ای که با کلمات پرسشی چه (چی) و کجا (کو) شروع می شوند پاسخ دهد، مانند «چی دوست داری؟» و «توپت کو؟».

 

ترکیب کننده

ترکیب کننده چگونه خودش را بیان می کند:

اغلب اوقات (ولی نه همیشه)، زمانی که کودک حدود 50 کلمه، علامت دستی یا تصویر به کار می برد، آمادگی کنار هم قراردادن و ساختن ترکیبی از آنها را پیدا می کند، همچون «مامان آب» یا «توپ اینجا».

گاهی اوقات، این ترکیبات دو کلمه ای پیامی واضح را می فرستد، مانند «بابا دَدَ» (یعنی «بابا من رو ببر بیرون»). با این حال، درک بعضی از ترکیبات دو کلمه ای کودک نیازمند در نظرگرفتن سرنخ های موقعیتی است. برای مثال، وقتی کودک می گوید: «بابا کفش»، بسته به موقعیت ممکن است منظور کودک یکی از این موارد باشد: «این کفش باباست»، «بابا کفشم رو پام کن» یا «من کفش بابام رو پوشیدم».

در ابتدا، ترکیب کننده به استفاده از تک کلمات همراه با ترکیبات دو کلمه ای ادامه می دهد. به تدریج، استفادۀ او از اشارات برای رساندن پیامش کمتر و کمتر می شود.

او یاد می گیرد که با تغییر آهنگ صدایش، ترکیبات دو کلمه ای را به پرسشی تبدیل کند. برای مثال، «مامان حموم؟» ممکن است به معنای این باشد که «مامان من رو می بری حموم؟». همچنین، شروع به استفاده از کلمات پرسشی می کنند، مانند «اون چیه؟» یا «خاله کو؟».

 

آنچه ترکیب کننده می فهمد یا درک می کند:

ترکیب کننده خیلی از دستورات ساده را بدون استفاده از اشارات می فهمد.

به علاوه، او می تواند اشیاء را هم با نامشان تشخیص دهد و هم با آنچه شما با آن اشیاء انجام می دهید. برای مثال، وقتی ازش می پرسید: «به من نشون بده چی می خوری»، او می تواند به غذا اشاره کند.

او می تواند سؤالات ساده ای را که با کلمات پرسشی کجا (کوچه (چی) و کی (چه کسی) آغاز می شوند درک کند.

علاوه بر این، شروع به درک کلماتی از قبیل تو (داخلروی، زیر، بزرگ و کوچک می کند.

فرزندتان می تواند به داستان های کوتاه ساده گوش دهد و به اشیاء آشنا در تصاویر کتاب اشاره کند.

 

پس به یاد داشته باشید: یادگیری برقراری ارتباط برای کودک سفری است که نیاز به زمان دارد.  

 

 

اگر مایل به کسب اطلاعات بیشتر دربارۀ گفتاردرمانی هستید، به سایر پُست های من در «اخبار علمی» مراجعه نمایید. 

دکتر مجید اوریادی

دکترای تخصصی گفتاردرمانی

  نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید مدیر سایت در وب سایت منتشر خواهد شد.
پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.