مقدمه
طبق راهنمایی تشخیصی و آماری اختلالات ذهنی، ویرایش پنجم (DSM-5)، اختلال زبان تکاملی (DLD) اختلالی عصبی-تکاملی است که با مشکلاتی در واژگان، توانایی های نحوی و مهارت های خطابه مشخص شده و می تواند در زبان بیانی و/یا درکی نمایان شود و آسیب قابل توجهی به کارکردهای ارتباطی، اجتماعی، تحصیلی و حرفه ای وارد می آورد.
کودکان دچار DLD با تأخیر یا ناهنجاری در توانایی های زبانی بیانی و/یا درکی، بدون وجود نقایص شناختی عمومی، اوتیسم، آسیب شنوایی، اختلالات اجتماعی و هیجانی و فقر محیطی شدید تشخیص داده می شوند.
دیدگاهی مستند وجود دارد مبنی بر اینکه سازوکار زیربنایی در اختلالات عصبی-تکاملی عبارت است از الگویی غیرطبیعی که در جریان رشد مغزی درون رحمی ایجاد شده و به دنبال آن ناهنجاری های نسبتا خفیفی در مناطق مغزی محدودی شکل گرفته است و می تواند مشکلاتی را در رشد کارکردهای شناختی بالاتر به وجود آورد.
یافته های پژوهشی بر وجود نقایص واژگانی-معنایی در کودکان دچار DLD تأکید دارند. به سخن دیگر، این کودکان از طریق تأخیر قابل توجه در اکتساب نخستین واژه تشخیص داده می شوند.
بعضی از پژوهشگران این نشانه را در کودکان دچار DLD نخستین نشانۀ کلیدی تأخیر در رشد گفتاری و زبانی به شمار می آورند. علاوه بر این، کودکان دچار DLD عقب ماندگی قابل توجهی را در مهارت های واژگان بیانی و واژگان درکی در مقایسه با همتایان طبیعی شان دارند. همسو با خزانۀ واژگانی ضعیف، این کودکان مشکلات واژه یابی دارند.
همچنین، این کودکان کلمات جدید را به شکل واضحی آهسته تر و سخت تر از کودکان طبیعی یاد می گیرند. با این حال، مشکلات واژه یابی در این کودکان فقط ناشی از مشکلات بازیابی نیست؛ بلکه بازنمایی های معنایی ضعیف و نقایصی در سازماندهی و پردازش واژگانی-معنایی زیربنای مشکلات واژه یابی در این کودکان است.
علاوه بر آنچه گفته شد، کودکان دچار DLD مشکلات چشمگیری در به کارگیری کلمات در گفتار خودانگیخته دارند. برای نمونه، مطالعات روی تنوع واژگانی در نمونه های گفتاری این کودکان نشان داد که آنها در مقایسه با همتایان دارای رشد طبیعی، از تمام انواع کلمات و کلمات محتوایی (اسامی، افعال، صفات)، به طور قابل توجهی کمتر استفاده می کنند.
اگرچه DLD اختلالی است که معمولا در اوایل سن پیش دبستانی با عملکرد زبانی خوب در سنین بالاتر تشخیص داده می شوند، یافته های متعدد حاکی از آنست که این کودکان می توانند در سن مدرسه مشکلات برجسته ای داشته باشند. مشکلات این کودکان در سنین مدرسه غالبا در توانایی های واژگانی-معنایی و کاربردشناسی ظاهر می شوند. نظر به اهمیت توانایی های واژگانی-معنایی برای موفقیت در مهارت های تحصیلی، پژوهش در این زمینه اهمیت زیادی دارد.
هایپوکسی پیرازایشی و رشد زبانی
هایپوکسی پیرازایشی (Perinatal hypoxia) اصطلاحی است که اشاره دارد به دورۀ قبل، حین و بعد از تولد که در آن، جنین یا کودک با کاهش اکسیژن در سلول ها و بافت ها مواجه می شود و می تواند منجر به آسیب مغزی جدی شود.
اکثر مطالعات، رشد زبانی و سایر توانایی های شناختی را در کودکان دچار انسفالوپاتی (آسیب مغزی) هایپوکسیک-ایسکمیک به عنوان فرم شدید هایپوکسی پیرازایشی بررسی کرده اند. یافته های این مطالعات نشان می دهد که کودکان دارای سابقۀ انسفالوپاتی هایپوکسیک-ایسکمیک دچار عقب ماندگی در توانایی های گفتاری و زبانی، از جمله مشکلات خواندن و نوشتن، حتی در غیاب مشکلات شناختی یا حرکتی شدیدتر هستند. همچنین، این کودکان ممکن است در آزمون های کلی سنجش توانایی های شناختی، مهارت های زبانی متوسطی را نشان دهند.
در این راستا، نتایج مطالعه ای نشان داد که کودکان دارای سابقۀ انسفالوپاتی هایپوکسیک-ایسکمیک در مقایسه با همتایان طبیعی می توانند دچار مشکلات قابل توجهی در خزانۀ واژگان بیانی و میانگین طول گفتۀ کوتاه تر (شاخصی کلی برای توانایی های نحوی) باشند. در حالی که، طبق یافته های همین مطالعه این کودکان خزانۀ واژگان درکی خوبی دارند. با این حال، نتایج این مطالعه نشان داد که جنسیت و وضعیت اجتماعی-اقتصادی پیش بینی کننده های اساسی رشد واژگان بیانی هستند؛ در عوض، وسعت و شدت ضایعۀ مغزی پیش بینی کننده های مهم تری برای رشد واژگان درکی به شمار می روند. بر این اساس، اثر انسفالوپاتی هایپوکسیک-ایسکمیک بر رشد توانایی های واژگان بیانی کاملا روشن نیست.
یافته های مطالعه ای روی توانایی های واژگانی در کودکان دچار DLD نشان داد که گروهی از این کودکان که در معرض عوامل خطر برای بلوغ عصبی آهسته تر بودند، عملکرد ضعیف تری نسبت به کودکان دچار DLD داشتند که در معرض این عوامل خطر نبودند. طبق یافته های این مطالعه، کودکان دچار DLD در معرض عوامل خطر بلوغ عصبی آهسته تر عملکرد به مراتب بدتری در زمینۀ پردازش واژگانی و تنوع واژگانی نشان دادند. به علاوه، این گروه از کودکان پیشرفت آهسته تری در کل تنوع واژگانی، شامل نامیدن اشیاء و فعالیت ها داشتند.
خلاصۀ مقالۀ حاضر
هدف:
پژوهش های اندکی روی اثر هایپوکسی پیرازایشی بر پیامدهای زبانی در سنین بالاتر صورت گرفته است. در همین راستا، تا پیش از انجام این مطالعه، هیچ مطالعه ای با هدف بررسی اثر هایپوکسی پیرازایشی بر وسعت و شدت نقایص زبانی در کودکان دچار DLD انجام نشده بود. لذا، هدف مطالعۀ حاضر عبارت بود از بررسی تفاوت های توانایی های واژگانی-معنایی در کودکان دچار DLD با سابقۀ هایپوکسی پیرازایشی در مقایسه با کودکان دچار DLD که بدون سابقۀ هایپوکسی پیرازایشی نبودند.
روش کار:
نمونۀ مورد مطالعه شامل 96 کودک 5 تا 8 ساله بود که در قالب 3 گروه قرار گرفتند: 25 کودک در گروه کودکان دچار DLD با سابقۀ هایپوکسی پیرازایشی، 30 کودک در گروه کودکان دچار DLD بدون سابقۀ هایپوکسی پیرازایشی و 41 کودک دارای رشد طبیعی. برای مقایسۀ تفاوت های سن-وابسته، کودکان به دو گروه سنی پیش دبستانی (5 تا 6 ساله) و دبستانی (7 تا 8 ساله) قرار تقسیم شدند.
یافته ها
تفاوت های معنی داری بین کودکان دچار DLD با و بدون سابقۀ هایپوکسی پیرازایشی در آزمون های پردازش معنایی مشاهده شد. اما، در آزمون های واژگان بیانی و غنای واژگانی تفاوت معنی داری دیده نشد. با این حال، تحلیل دقیق گرایش های رشدی بین کودکان پیش دبستانی و دبستانی نشان داد که کودکان دچار DLD با سابقۀ هایپوکسی پیرازایشی فقط در زمینۀ واژگانی بیانی پیشرفت قابل توجهی داشتند؛ در حالی که، کودکان دچار DLD بدون سابقۀ هایپوکسی پیرازایشی پیشرفت چشمگیری در زمینۀ واژگان بیانی و پردازش معنایی نشان دادند. در زمینۀ گرایش های رشدی غنای واژگانی هیچ پیشرفت معنی داری در دو گروه مشاهده نشد.
نتیجه گیری:
کودکان دچار DLD با سابقۀ هایپوکسی پیرازایشی نقص واژگانی-معنایی شدیدتری در حوزۀ توانایی های پردازش معنایی دارند که می تواند با هایپوکسی پیرازایشی مرتبط باشد. به طور مشابه، هایپوکسی پیرازایشی می تواند در کاهش سرعت پیشرفت در طیف وسیع تری از توانایی های واژگانی-معنایی نقش داشته باشد.
اگر مایل به کسب اطلاعات بیشتر دربارۀ گفتاردرمانی هستید، به سایر پُست های من در «اخبار علمی» مراجعه نمایید.
دکتر مجید اوریادی
دکترای تخصصی گفتاردرمانی